PHYSICS TEXT
۱/۱۴/۱۳۸۹
آغاز بکار بزرگترین برخورددهنده دنیا برای کشف منشاء جهان
۸/۰۵/۱۳۸۸
فیزیکدانان به 6 دلیل نمی توانند بخوابند!
فیزیکدانانی که در کنفرانس موسسه Perimeter شرکت داشته اند از نگرانی ها و دغدغه های ریشه ای خود درباره علم فیزیک و ناشناخته های جهان هستی که گاه خواب را از چشم آنها می گیرد، سخن گفته اند. | |
به گزارش خبرگزاری مهر، از گروهی از فیزیکدانان در کنفرانسی در کانادا پرسیده شد چه موضوعی شبها شما را بی خواب می کند؟ پاسخها و بحثهایی که پس از این سئوال به وجود آمد بخشی از برنامه 10 روزه فیزیکی به نام "کوانتوم تا کیهان" بود که روز 25 اکتبر 2009 به پایان رسید. در حالی که برخی از فیزیکدانان شرکت کننده در این برنامه اعتراف کردند شبها بسیار خوب می خوابند برخی دیگر از آنها 6 معمای کلیدی را طی جلسه مطرح کردند که فکر یافتن پاسخ این معماها باعث بی خوابی آنها می شود. چرا این جهان؟: فیزیکدانان در مسیر پیگیری قوانین بنیادین طبیعت به صورت ذاتی بر روی واقعیتی قدیمی تحقیق می کردند: کشف اینکه چرا جهان هستی باید اینگونه باشد که اکنون دیده می شود؟ در صورتی که بتوان به قوانین دیگری اندیشید، چرا جهان هایی که توسط این قوانین توضیح داده می شوند در جهانی دیگر قرار ندارند؟ به گفته شان کرول از دانشگاه کلتک "شاید در نهایت دریابیم که هیچ جهان دیگری به جز آنچه ما می شناسیم وجود ندارد که البته به نظر من تصور درستی نیست." به اعتقاد کرول طبیعت امکان وجود جهانهای متفاوت را با قوانین مختلف ایجاد کرده است، پس در واقع در جهان ما آنچه به سئوال تبدیل می شود این است که چرا این قوانین بر جهان ما حکمفرما هستند و چرا قوانین دیگری وجود ندارد؟ ماده از چه چیزی ساخته شده است؟ اکنون آشکار شده است که ماده معمولی، اتمها، ستاره ها و کهکشانها تنها چهار درصد از کل انرژی جهان را تشکیل می دهند و آنچه ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده است 96 درصد باقی مانده جهان است. کاترین فریز فیزیکدان دانشگاه میشیگان معتقد است بخشی از این مسئله یعنی طبیعت ماده تاریک می تواند به پاسخ این سئوال بزرگ نزدیک باشد. وی به اطلاعات جدیدی که از ماموریتهایی مانند ماموریت ماهواره فرمی ناسا اشاره می کند که نشان می دهند ذرات ماده تاریک با سرعتی بسیار بالا در حال خنثی کردن یکدیگر بوده و به این شکل خصوصیت ماده تاریک را آشکار می کنند. اما کشف انرژی تاریک که با سرعتی بالا در حال گسترده شدن در جهان است معماهای بزرگ و جدیدی را برای دانشمندان به وجود آورده است که تا کنون پاسخ قطعی برای آنها یافته نشده است. سئوالاتی مانند طبیعت انرژی تاریک و اینکه با وجود کوچکی چگونه می تواند به کهکشانها، ستاره ها و اولین نشانه های حیات مجال وجود بدهد. ترکیب و پیچیدگی چگونه به وجود می آید؟ لئو کادانانوف فیزیکدان و ریاضیدان دانشگاه شیکاگو دریافته است که اکثر مسائل جالب توجه و پیچیده به گونه ای با ظهور سیستمهای ترکیبی و پیچیده در ارتباطند. کادانانوف معتقد است فیزیکدانان ذره ای و کیهانی شاید اگر تنها بر روی بزرگترینها و کوچکترینها تمرکز داشته باشند، حقایق مهم و ارزشمندی را از دست بدهند. به گفته وی ما هنوز نمی دانیم شیئی ساده مانند شیشه پنجره چگونه خود را به شکلی که دیده می شود حفظ می کند، به همین دلیل بررسی و تحقیق بر روی نمونه های رایج و پیش پا افتاده نیز به اندازه دیگر پدیده های بزرگ و پیچیده مهم و درک آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. وی معتقد است زندگی خود زمانی قابل درک خواهد بود که بتوان دریافت چگونه ترکیب عناصر ساده و رویدادهای ساده به تشکیل پدیده های پیچیده منتهی می شوند. آیا نظریه ریسمان هرگز به اثبات خواهد رسید؟ فیزیکدان دانشگاه کمبریج یکی از دوستداران پرشور جاذبه های ریاضی نظریه ریسمان است، نظریه ای که می گوید ذرات بنیادینی که در جهان مرئی وجود دارند و مشاهده می شوند نقطه شکل نیستند بلکه از رشته های ریزی تشکیل شده اند. با این حال دیوید تانگ فیزیکدان دانشگاه کمبریج در بخشی از زندگی خود زمانی که دریافت شاید در طول زندگی خود نتواند به تمامی حقیقت این نظریه پی ببرد، دچار بحران فلسفی شد. حتی آزمایشهایی مانند آزمایش برخورد دهنده بزرگ هادرون و ماهواره پلانک در حالی که قادر خواهند بود بخشهای جدیدی از جهان را به فیزیک معرفی کنند، قادر نخواهند بود اثباتی قطعی را درباره رشته های بنیادین جهان ارائه کنند. ناراحتی تانگ از این رو است که به اعتقاد وی این نظریه می تواند با بسیاری از مسائل بنیادین جهان از قبیل رفتار کوارک ها و فلزهای ناشناخته، کنار بیاید و انطباق پیدا کند. "واقعیت" واقعا چیست؟ شاید بخشهایی از جهان ماده پا را از مرزهای درک انسان فراتر گذاشته باشند اما آنتون زلینجر از دانشگاه وین امیدوار است فیزیکدانان با کشفیات کنونی خود در واقع انگشت بر روی واقعیتی عظیم تر از آنچه تصور می شود گذاشته باشند. وی متخصص آزمایشهای کوانتمی است که تاثیر مشاهده مشاهده کنندگان را بر روی شکل واقعیت آشکار می کند. وی معتقد است "شاید کشف بزرگ زمانی رخ دهد که ما درک ارتباط میان واقعیت، دانش و عملکرد خود را آغاز کرده باشیم." این تفکر زلینجر کمی گیج کننده و سنگین به نظر می رسد اما در عمل به خوبی به اثبات رسیده است. به گزارش مهر، وی به همراه دیگر فیزیکدانان نشان داده است ذراتی که از یکدیگر فاصله زیادی دارند می توانند به گونه ای به حالات کوانتمی دست پیدا کنند که در آن با یکدیگر در ارتباط هستند و به همین دلیل مشاهده یکی از این ذرات بر روی نتیجه مشاهده ذره بعدی تاثیر مستقیم می گذارد. تا کنون کسی موفق به درک این حقیقت نشده است که جهان واقعی چه شکلی دارد تا در نتیجه دریابد در چه زمانی در حال نظاره جهان هستی است. فیزیک انسان را تا کجا خواهد برد؟ شاید بزرگترین سئوال تمامی فیزیکدانان این باشد که فرایند تحقیق و مطالعه ای که بخشهای ناشناخته فراوانی از جهان هستی را از زمان گالیله و کپلر بر بشر آشکار کرده است در حال اتمام است یا خیر؟ نگرانی لارنس کراوس فیزیکدان دانشگاه آریزونا از این است که شاید روزی انسان در علوم تجربی به محدودیتهای اساسی برسد. در حال حاضر بسیاری از پدیده های طبیعی با علم کنونی قابل توضیح نیستند و این ناتوانی می تواند آغازگری برای پایان عمق بخشیدن به درک انسان از جهان هستی باشد. بر اساس گزارش نیوساینتیست، به همین دلیل اکنون نیاز به ذهنهای جوان و فعال برای یافتن شیوه های جدیدی که بتوانند به میزان و سرعت درک انسان و اکتشافات بیافزاید به خوبی احساس می شود. در این صورت شاید روزی فیزیک بحران زده بشر به آرامش برسد و یا دست کم با مشکلات سطحی تری مواجه شود. |
۵/۰۹/۱۳۸۸
نظريه ابر ريسمانها
نتايج ابرتقارن در آزمايشات ذرات مشاهده نشدهاند اما نظريه پردازان معتقد هستند كه ذرات ابرتقارن بزرگتر و سنگينتر از آن هستند كه در شتابدهندههاي فعلي بتوان آنها را مشاهده كرد. ايجاد شتابدهندههاي قويتر انرژي بالا در دهه آينده ميتواند شواهد لازم براي ابرتقارن در اختيار ما قرار دهند.
تئوري ريسمان در اصل براي توصيف روابط ميان جرم و اسپين هادرونها پيشنهاد شده بود. در تئوري ريسمان، ذرات از برآشفتگي ريسمانهاي بسيار ريزي بوجود ميآمدند ؛ يك ذره كه از اين برآشفتگيها بر ميخواست، ذرهاي بود با جرم صفر و دو واحد اسپين.
موفقيتي كه تئوري ريسمان داشت اين بود كه در مدل دياگرامهاي فاينمن، دياگرامها به سطوح صاف دو بعدي تبديل ميشدند و انتگرالهاي روي سطح ديگر مشكل فاصله صفر را نداشتند
دياگرام تئوري ذرهاي
دياگرام تئوري ريسمان
در 1974 نهايتا اين سوال مطرح شد كه " آيا تئوري ريسمان ميتواند تئوري گرانش كوانتوم باشد؟ ".
در تئوري ريسمان، ممنتوم بينهايت به معناي فاصله صفر نبود، زيرا در اين تئوري رابطه بين ممنتوم و فاصله به قرار زير بود:
اگر تئوري ريسمان ، تئوري گرانش كوانتوم باشد، مقدار طول مينيموم بايد حداقل اندازه طول پلانك باشد كه از تركيب ثابت پلانك و ثابت گرانش نيوتون و سرعت نور بدست ميآيد:
نظریه ریسمانها یا نظریه CPH
سفر در زمان چطور انجام میشود؟
البته اگر از یک بعد دیگر به قضیه نگاه کنیم همه ما مسافر زمان هستیم. همین الان که شما این را میخوانید، زمان در حول و حوش و به پیش میرود و آینده به حال و حال به گذشته تبدیل میشود. نشانه اش هم رشد موجودات است. ما بزرگ میشویم و میمیریم. پس زمان در جریان است.
آلبرت اینشتین با ارائه نظریه نسبیت خاص نشان داد که این کار از نظر تئوری شدنی است. بر طبق این نظریه اگه شیئی به سرعت نور نزدیک شود گذشت زمان برایش آهسته تر صورت میگیرد. بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کرد، زمان به عقب برگردد. مانع اصلی این است که اگر جسمی به سرعت نور نزدیک بشود جرم نسبی ان به بینهایت میل میکند لذا نمیشود شتابی بیش از سرعت نور پیدا کرد. اما شاید یه روز این مشکل هم حل شود. بر خلاف نویسنده ها و خیالپردازها که فکر میکنند سفر در زمان باید با یک ماشین انجام شور، دانشمندان بر این عقیده هستند که اینکار به کمک یک پدیده طبیعی صورت میگیرد. در این خصوص سه پدیده مد نظر است: سیاهچاله های دوار، کرم چاله ها و ریسمانهای کیهانی.
سیاهچاله ها:اگر یه ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند، از انجا که یک نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده میشود و یک حفره سیاه رنگ مثل یه قیف درست میکند که نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور هم نمیتواند از ان فرار کند.
اما این حفره ها بر دو نوع هستد. یه نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف یک نقطه است. در انجا هر جسمی که به حفره مکش شده باشه نابود میشود. اما یه نوع دیگر سیاهچاله نوعی است که در حال دوران است و برا همین ته قیف یه قاعده داره که به شکل حلقه اس. مثل یک قیف واقعی است که تهش باز است. همین نوع سیاهچاله است که میتواند سکوی پرتاب به آینده یا گذشته باشد. انتهای قیف به یک قیف دیگر به اسم سفیدچاله میرسد که درست عکس ان عمل میکند. یعنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب میکند. از همین جاست که میتوانیم پا به زمانها و جهان های دیگر بگذاریم.
کرم چاله :یک سکوی دیگر گذر از زمان است که میتواند در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابجا کند. فرض کنید دو نفر دو طرف یک ملافه رو گرفته اند و میکشند. اگر یک توپ تنیس بر روی ملافه قرار دهیم یک انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد میشود.
اگر یک تیله به روی این ملافه قرار دهیم به سمت چاله ای که ان توپ ایجاد کرده است میرود. این نظر اینشتین است که کرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد میکنند؛ درست مثل همان توپ روی ملافه. حالا اگه فرض کنیم فضا به صورت یک لایه دوبعدی روی یه محور تا شده باشد و بین نیمه بالا و پایین ان خالی باشد و دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرد، آن وقت حفره ای که هر دو ایجاد میکنند میتواند به همدیگر رسیده و ایجاد یک تونل کند. مثل این که یک میانبر در زمان و مکان ایجاد شده باشد. به این تونل میگویند کرم چاله.
این امید است که یک کهکشانی که ظاهرا میلیونها سال نوری دور از ماست، از راه یک همچین تونلی بیش از چند هزار کیلومتر دور از ما نباشئ. در اصل میشود گفت کرم چاله تونل ارتباطی بین یک سیاهچاله و یه سفیدچاله است و میتواند بین جهان های موازی ارتباط برقرار کند و در نتیجه به همان ترتیب میتواند ما را در زمان جابجا کند. آخرین راه سفر در زمان ریسمانهای کیهانی است. طبق این نظریه یک سری رشته هایی به ضخامت یه اتم در فضا وجود دارند که کل جهان را پوشش میدهند و تحت فشار خیلی زیادی هستند. اینها هم یه نیروی جاذبه خیلی قوی دارند که هر جسمی را سرعت میدهند و چون مرزهای فضا زمان را مغشوش میکند لذا میشود از انها برای گذر از زمان استفاده کرد
۳/۱۸/۱۳۸۷
يخهاي قطب جنوب سبب بروز زمينلرزههاي يخچالي ميشوند!
دانشمندان
اولين «زلزله يخچالي» را کشف کردند. اين زمينلرزههاي يخچالي بر اثر
امواج لرزهاي ناشي از جابجايي جريان عظيمي از يخها در جنوبگان ايجاد شده
و مي توان صدها مايل دورتر اثرات آن را احساس کرد.
به گزارش سرويس «محيط زيست» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،
آسوشيتدپرس اعلام كرد: داگلاس ونيز از دانشگاه واشنگتن سنت لوئيس با
استقرار دستگاههاي زلزلهنگار در اطراف جنوبگان به شناسايي سيگنالهاي
لرزهنگاري در فاصله سالهاي 2001 تا 2003 ميلادي پرداخته است.
داگلاس ونيز مي گويد:
آنها در ابتدا نمي دانستهاند که اين امواج از کجا ميآيند اما سرانجام
منبع آن را در ميان جريانهاي يخي کشف کردند.
وي ميگويد: اين امواج لرزهاي ناشي از يخ، 7 ريشتر قدرت داشته و از اين نظر مشابه قدرت زمينلرزه فوکواکا در سال 2005 ميلادي است.
پيش از کشف ونيز ،
دانشمندان از اين نکته که جريان هاي يخي ميتواند امواج لرزهاي ساطع کند
آگاهي نداشتند اين امواج عمدتا از يخچالهاي اطراف گروئنلند شناسايي
شدهاند.
جريانهاي يخي تکههايي
از يک ورقه يخي بزرگتر هستند که ميتوانند سريعتر از يخهاي اطراف و مجاور
حرکت کرده و متناوبا بر بستر سنگي زيرين سر خورده و سرانجام راه خود را به
خط ساحلي باز کرده و در آنجا کوههاي يخي را پديد آورند.
جريان يخي که ونيز شناسايي کرده است، دقيقا 500 مايل دورتر از محل استقرار لرزهنگارها و حدود 60 مايل پهنا و نيم مايل ضخامت دارد.
اطلاعات به دست آمده
توسط ونيز نشان ميدهد جرياني از يخ در زمان 10 دقيقه حدود 18 اينچ حرکت
کرده و پس از آن بمدت 12 ساعت بدون حرکت و آرام در جاي خود ساکن مانده است
و پس از اين مدت يک حرکت 18 اينچي ديگر صورت گرفته است.
امواج لرزهاي که وي
شناسايي کرده است هر روز دو مرتبه حرکت ميکند. اين امواج 7 ريشتر بزرگي
داشته و زمين لرزه هاي مشابه آن تنها 10 ثانيه طول ميکشند
سريعترين سيارک چرخان منظومه شمسي کشف شد
يك منجم آماتور، سريعترين جرم طبيعي چرخان شناخته شده در منظومه شمسي را کشف کرد.
به گزارش سرويس علمي خبرگزاري
دانشجويان ايران(ايسنا)، اين سنگ فضايي که به اندازه يک خانه است و با
سرعت زاويهيي حدود يک دور در دقيقه به دور خود مي گردد، در ارديبهشت
امسال از نزديکترين فاصله نسبت به زمين عبور کرد.
شايد سرعت چرخش رکوردشکن اين
سيارک به لحاظ علمي چندان هم شگفتآور نباشد، اما اين کشف که از يک پروژه
رصدخانه آموزشي (تلسكوپ Faulkers) به دست آمده نشان ميدهد که مجهز کردن
مدارس و مراکز عمومي به تلسکوپهاي حرفهيي ميتواند به نتايج نجومي
رکوردشکن منجر شود.
«پاول روچ»، سرپرست اين پروژه
ميگويد: اگرچه در حال حاضر داشتن چنين رکوردي ميتواند خوشايند باشد اما
ما مصمم و اميدواريم با تجهيز و ترغيب تعداد ديگري از مدارس اين رکورد را
نيز بشکنيم!
اين پروژه مستلزم دسترسي مدارس و منجمان آماتور و حرفهيي به دو تلسکوپ با تيغهي برش در رصدخانههايي در هاوايي و استراليا است.
به نوشته نجوم، سيارک تازه کشف
شده به نام «2008 HJ»، اولين بار در تاريخ پنجم ارديبهشت ماه امسال به
وسيله يک تلسکوپ رباتيک در نيومکزيکو شناسايي شد و سپس به عنوان هدفي
مستعد براي رصد از طريق وبسايت پروژهي Faulkers انتخاب شد.
«ريچارد مايلز»، پژوهشگر
بازنشسته پتروشيمي و نايب رييس انجمن نجومي بريتانيا (BAA)، پنج روز پس
از کشف اوليه سيارک ٢٠٠٨ HJ يعني در تاريخ ١٠ ارديبهشت ماه موفق شد به
کمک تلسکوپ دو متري کنترل از راه دور Faulkers در استراليا سرعت چرخشي آن
را برابر با يک دور در دقيقه اندازهگيري كند. همچنين سرعت حرکت اين
سيارک نسبت به زمين در حدود ٤٥ کيلومتر در ثانيه برآورد شده است.
اين سيارک فقط براي چند روز و زماني که به فاصله ٨/٢ برابر فاصلهي ماه از زمين رسيد قابل مشاهده بود.
رصدهاي انجام شده در اين مدت
کوتاه نشان داد که ٢٠٠٨ HJ هر ٧/٤٢ ثانيه يک دور به دور خودش ميچرخد و
از اين رو از سوي اتحاديه بينالمللي نجومي (IAU) به عنوان يک «چرخندهي
فوق سريع» تاييد شده است. در واقع سيارک ٢٠٠٨ HJ با سرعت بسيار زياد
خود موفق شد تا رکورد پيشين متعلق به سيارک ٢٠٠٠ DO8 را درهم کوبد. سيارک
٢٠٠٠ DO8 که هشت سال قبل کشف شده است هر ٧٨ ثانيه يکبار بهدور خود
ميچرخد.
مشاهدات ريچارد مايلز پيشبيني
ميکند که سيارک ٢٠٠٨ HJ بايستي يک شيء سنگي فشرده در ابعاد ١٢ متر در
٢٤ متر اما احتمالا با جرمي بيش از ٥٠٠٠ تن باشد. سرعت چرخش اين سيارک
تاييدي بر اين نظريه است که هرچه سيارک کوچکتر باشد با سرعت بيشتري به دور
خود ميچرخد
۱/۳۰/۱۳۸۷
مثلث برمودا و عجایب آن
مثلث برمودا محلی است وهمانگیز که در آن صدها هواپیما و کشتی در هوا و دریا ناپدید شدهاند. بیش از هزار نفر در این منطقه وحشت گم شدهاند، بدون اینکه حتی یک جسد یا قطعه پارهای از یک هواپیما یا کشتی مفقود شده ، به جا مانده باش |
موقعیت مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایرهای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا ۸۰ درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق میگردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمیشود.
در غرب اقیانوس اطلس، در آن سوی سواحل جنوب شرقی ایالات متحده ، ناحیه ای وجود دارد که به شکل مثلث است . این ناحیه از برمودا در شمال آغاز میشود و تا قسمت جنوبی فلوریدا امتداد مییابد ، سپس از سمت شرق با گذشتن از جزایر باهاما و پورتوریکو،به طول جغرافیایی ۴۰ درجه به سمت غرب کشیده میشود و دوباره به برمودا باز میگردد.
این ناحیه که به مثلث برمودا معروف است ،در لیست رازهای ناشناخته جهان به مکانی اضطراب انگیز وباور نکردنی به ثبت رسیده است . در این مکان بیش از صدها هواپیما وکشتی بدون آنکه کوچکترین اثری از آنان باقی بماند ، ناپدید شدهاند .اغلب این حوادث از سال ۱۹۴۵ به بعد روی داده است ،و در طول ۲۶ سال اخیر بیش از ۱۰۰۰نفر در این ناحیه از جهان جان خود را از دست داده اند ، بی آنکه حتی اثری از جسد یکی از آنها یا نشانه ای از بقایای هواپیماهاو کشتیهای ناپدید شده باقی مانده باشد .
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف میکند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو میگذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر میگردد.
این محل فتنهانگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن ۶ هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر ۱۹۴۵ کسب کرد. ۵ فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز میکردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوقالعاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روییت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسهها دیده نشد. هیچ حادثهای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرتآورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه قایقها و کشتیهایی مفقود شدهاند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشتهاند.
منطقه وحشت
همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز میکنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت میکنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و میشوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانهای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.
مشاهدات و گزارشات
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شدهاند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کردهاند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کردهاند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربههای قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بودهاند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیفتر و غیرقابل تشخیصتر شده و یا سریعا قطع شدهاند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شدهاند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روییت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شدهاند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایقهای ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کردهاند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. “خطری همانند یک خنجر هم اکنون … به سرعت میآید … ما نمیتوانیم فرار کنیم …” در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
علل واقعه
علل فرضی طبیعی
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارایه شده است که معمولترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها میشود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب میشود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
علل فرضی غیر طبیعی
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرندههایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمدهاند، میتواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیبترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارایه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده میکردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها میگردد.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرندهها » ابزار میدارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط میدهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد میکنند که دارای طرحی یونیزه شده است و میتواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار میکرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و میتواند باعث نامریی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی میدانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرندهها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
داستانی عجیب
حادثهای در اثر اختلال زمانی در فرودگاه میامی رخ داد که هرگز توضیحی قابل قبول برای آن وجود نداشته است. این واقعه مربوط به یک هواپیمای مسافربری بود که برای فرود در باند آماده بود و با رادار مرکز کنترل هوایی ردیابی میگردید که ناگهان ده دقیقه از صفحه رادار ناپدید شد و سپس دوباره ظاهر گشت. هواپیما بدون هیچ واقعهای فرود آمد و خلبان و خدمه از آنچه افراد پایگاه میگفتند ابراز تعجب کردند، زیرا تا آنجا که به خدمه مربوط میشد، هیچ اتفاق غیر عادی نیفتاده بود. جالب این که ساعتهای همه آنها حدود ده دقیقه از زمان واقعی عقبتر بود. در حالی که هواپیما درست ۲۰ دقیقه قبل از این واقعه وقت اصلی را کنترل کرده بود و در آن هنگام هیچ اختلاف زمانی وجود داشت.
آیا مثلث برمودا و نقاط مشخص دیگر به صورت ماشینی عظیم عمل میکنند تا اختلالاتی بوجود آورند؟
آیا آنها میتوانند گردابهایی را چه در داخل و چه در خارج از جو بوجود آورند که اجسام و اشیا به داخل آنها بیفتد و به بعد زمان و مکانی دیگر منتقل شوند؟
گذشته و آینده برمودا
به نظر میرسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانهها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبرهها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده میشده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو ۱۳ که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمیشود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمییابد. البته در اغلب گزارشات ارایه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه میدارد.
دانشمند روسی مدعی کشف راز مثلث برمودا شد
دانشمند ژیوفیزیک و نظراتش
یک دانشمند ژیوفیزیک ساکن شهر وارونژ روسیه مدعی کشف یک علت طبیعی برای حوادث ناگوار مثلث برمودا شد.
به گزارش ایسنا، ولادیسلاو بوکریف، در این زمینه گفت: ویژگی عجیب مثلث برمودا توسط طبیعت برنامه ریزی شده است. یکی از شعبات جریانات گرم گلف استریم، با گردش در جهت عقربههای ساعت در منطقه دریای سارگاسوف، روی میدهد. این حرکت به یادآورنده پرتاب کننده دیسک است که در آغاز خود میچرخد و تنها در لحظه ای که بالاترین سرعت زاویه ای را به دست آورد، دیسک را به جلو پرتاب میکند.
به نظر وی وجود میکرو و ماکرو گودالهایی در این منطقه، مولد آشفتگیهای جاذبه ای و مغناطیسی میباشد که در نتیجه آن دستگاهها از کار افتاده و ارگانیزم انسان سنگینی ای را تحمل میکند که گاهی مرگبار است.
وی میگوید: چون در این منطقه، گردش آب در جهت عقربههای ساعت است، برمودا همانند گرداب، اشیا را به سمت خود میکشد، یعنی بردار جاذبه به سمت عمق دریا و مرکز زمین است. برمودا برای وسایط نقلیه هوایی و دریایی تنها در زمان وقوع جزر در دریا خطرناک است. در این فاز، ابتدا گودالهای آبی و پس از آن گودالهای هوایی پدیدار میشوند. این وضعیت همانند فنجانی است که به طور ناگهانی انتهای آن را باز کنند. آب به سمت شکاف حرکت میکند و حرکتی گردشی به خود میگیرد و در امتداد خود، جریان هوا را میراند. این دانشمند ژیوفیزیک روسیه میافزاید: با دانستن فاز جریان مد و ویژگی تشکیل جریانات، میتوان روشی را ایجاد کرد که وقوع حادثه را در این مثلث ناآرام، همچنین در سایر نقاط خطرناک جهان هشدار دهد.
نويسنده :
منبع : www.academist.ir