نگين زيباي آسمان، در زير پوشش ابرهاي ضخيم خود دنياي بيرحمي را پنهان كرده است؛ جهنمي با دماي سطحي حدود 500 درجه سانتيگراد و فشار خُردكنندهاي كه موجود زندهاي تاب تحمل آن را ندارد.
زهره يا ناهيد، دومين سيارهِ نزديك بهخورشيد، براي اخترشناسان باستان بهنام ستاره صبحگاهي و ستاره شامگاهي شناخته شده بود. آن را همچنين بهنام الهه عشق و زيبايي ميشناسيم. اين سياره نمادِ آسماني ونوس رومي، آفروديت يوناني، ايشتَر بينالنهريني، و آناهيد ايراني بوده است. زهره درخشانترين جرم آسمان شب پس از ماه است و بههمين دليل گاهي آن را جواهر آسمان مينامند. زهره هم همچون ماه از ديد ناظر زميني اَهِله دارد كه شكلهاي آن بهموقعيتش نسبت بهخورشيد و زمين بستگي دارد كه گاهي همچون قرصي كامل و گاهي مانند هلالي باريك ديده ميشود.
زهره از نظر اندازه، جرم، چگالي، و حجم بسيار بهزمين شباهت دارد و هر دو در دورهاي يكسان از سحابي اوليه خورشيدي شكل گرفتهاند. البته شباهتها بههمينجا خَتم ميشود. مثلاً زهره قمري ندارد و با اين كه هر دو سياره در ابتدا جوّي از دياكسيدكربن داشتهاند زمين، كه نسبت به زهره از خورشيد دورتر بوده است، نور و گرماي كمتري دريافت كرده و فرصت يافته است مقداري از آن را هم بهفضا بازتاب كند تا بهدماي متعادلي برسد كه بخار آب فشرده شود، باران ببارد، و اقيانوسي شكل بگيرد. از سوي ديگر زهره بهخورشيد نزديكتر بوده ولي قادر نبوده بخشي از نور و گرماي بيشتري را كه دريافت ميكرده است بهفضا بازتاب دهد. بنابراين حرارت زير جوّ ضخيمش بهدام افتاد و موجب اثر گلخانهاي شديدي شد. بنابراين، امروز زهره هيچ اقيانوسي ندارد و هنوز جوّي چگال دارد كه فشاري معادل ۹۲ برابر فشار هوا در سطح درياهاي زمين را روي سطحش ايجاد ميكند. فشار جوّ بر سطح زهره چنان زياد است كه هرگز نميتوان در برابر آن دوام آورد؛ معادل فشار كُشندهاي كه بر يك غواص در عمق ۹۰۰ متري زير سطح اقيانوس وارد ميشود. جرم جوّ زهره ۹۰ برابر جرم جوّ زمين است. اين جوّ پُرتراكم مثل آينهاي حدود۷۰ درصد نور خورشيد را بازتاب ميكند كه سبب درخشش خيرهكننده اين همسايهِ سيارهاي ما ميشود. جوّ زهره هنوز هم بيشتر از دياكسيد كربن و تقريباً بدون هيچ بخار آبي است و ابرهايي از جنس قطرات اسيد سولفوريك در آن وجود دارند. دماي سطح زهره ۴۸۲ درجه سانتيگراد است -آنقدر داغ كه سُرب را ذوب ميكند- و وجود جوّ نگهدارنده گرما موجب داغتر شدن زهره نسبت بهعطاردِ عاري از جوّ شده است. البته افزايش گرماي حاصل از اثر گلخانهاي زهره نيز حدّي دارد. وقتي سياره بهآستانهِ گرما ميرسد، دماي زياد مقداري از ملكولهاي گلخانهاي جوّ را ميشكند و دما دوباره تعديل ميشود.
تا پيش از ظهور عصر فضا، ابرهاي چگالي كه زهره را دربر گرفتهاند چهرهاش را بهصورت توپي مِهآلود درآورده بودند كه اجازه نميداد دانشمندان چيزي از عوارض زمينشناختي طبيعي سطحش را ببينند. تنها راه <ديدن> سطح زهره بهكمك رادار بود كه پرتو آن ميتواند از پوشش ابرها عبور كند و بهسطح برسد و بهبيرون بازتاب شود. اختلاف زمان براي بازگشت پرتو بازتابشده از سطح بهمنبع، نشاندهندهِ ارتفاع عوارض سطحي همچون كوهها و درههاست. سپس اين دادهها بهرايانهاي منتقل شدند كه ميتوانست نقشهاي از ارتفاعات سطح زهره بهكمك كم و زياد شدن شدت رنگها تهيه كند.
در فاصله سالهاي ۱۳۶۹/۱۹۹۰ تا ۱۳۷۳/۱۹۹۴ فضاپيماي نقشهبرداري بهنام ماژلان در مداري قطبي بهدور زهره ميگشت و بهاين ترتيب چشمان رادارش ميتوانست تمام سطح سياره را بررسي كند. نقشهاي از عوارض سطحي زهره نشان داد كه سطح زهره حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ ميليون سال پيش نو شده است كه البته از نظر زمين- شناختي در مقايسه با سنّ ۵/۴ ميليارد ساله منظومهِ شمسي سطح بسيار جواني است. اين كه اين اتفاق چطور و چرا رخ داده هنوز موضوعِ بحث دانشمندان است.
0 نظر:
ارسال یک نظر